محمدحسن ناصرالدین صاحبالزمانی (زادهٔ ۱۳۰۹)، پژوهشگر، مؤلف، مترجم و اسپرانتیست ایرانی در جهانِ زبان اسپرانتو و دارای دکتری تخصصی روانشناسی است.
دکتر صاحبالزمانی، عضو افتخاری انجمن جهانی اسپرانتو (از سال ۱۹۸۳) و مؤلف کتاب زبان دوم (خودآموز زبان جهانی اسپرانتو) میباشد؛ این اثر برای چندین دهه به عنوان مهمترین کتاب آموزشی اسپرانتو به زبان فارسی شناخته میشد. صاحب الزمانی تنها ایرانی است که در فهرست صد اسپرانتیست برجسته جهان قرار گرفتهاست.
از جمله دیگر تألیفات مهم اسپرانتویی صاحبالزمانی میتوان به ترجمه دیوان حافظ به زبان اسپرانتو (در همکاری با نامزد نوبل ادبیات، ویلیام الد) و همینطور کتاب ادبیات امید (نخستین کتاب فارسی که بهطور اختصاصی به تاریخ و ترجمه گزیده ادبیات اسپرانتو پرداختهاست) اشاره داشت.
صاحبالزمانی توانست در دهه پنجاه شمسی، موج تازهای از جنبش اسپرانتو در ایران را ایجاد کند (موسوم به موج سوم جنبش اسپرانتو در ایران). وی با برگزاری کلاسهای آموزشی اسپرانتو در دانشگاه تهران، الهام بخش تدریس واحد اختیاری زبان اسپرانتو در مهمترین دانشگاههای ایران شد.
زندگینامه دکتر صاحب الزمانی، از زبان خودش
«در سال ۱۳۰۹ خورشیدی در تهران متولد شدم. تحصیلات اولیه در خانواده شروع شد. فلسفه، منطق، علم کلام و دانش اسلامی را نزد پدرم که روحانی بود آموختم. بعد دبستان و سپس دبیرستان و دانشگاه و سرآخر برای ادامه ی تحصیل به آلمان رفتم. گرایش شدید من به روانشناسی وضع اسفبار روابط خانواده ها بود. از کودکی ناظر و شاهد بسیاری از اختلافات خانوادگی بودم که طبع لطیف و روح حساس مرا می آزرد. دلم می خواست برای رفع این مشکلات و کمک به خانواده ها و سالم ساختن کانون خانواده کاری انجام دهم. روانشناسی و پژوهش در بیماری های روانی انتخاب دلخواهم بود. در یک زمان در دو دانشکده ی علوم روانی و حقوق ثبت نام کردم. پس از پنج سال و نیم تلاش تا فوق لیسانس را گذراندم. بخشی را در آلمان و بخشی دیگر در انگلستان. هدفم این بود که به دو زبان آلمانی و انگلیسی تسلط پیدا کنم می خواستم به علم روز مجهز شوم تا بتوانم عقب ماندگی فرهنگی مردم کشور را درمان کنم. فکر ایران و نجات مردم ایران نه به صورت شعار بلکه از راه عملی در تمام دوره ی تحصیل با من بود. اکثریت جامعه در آن زمان بیسواد بودند. مطالعه ی کتاب و روزنامه برای عموم عادت نشده بود. عادت داشتند هر چیزی را سطحی بیاموزند. عادت شنیدن غالب بر خواندن بود. در دوران تحصیل در لندن پرسشهای روانی مردم را مآخذ تحقیقات خود قرار دادم. به ایران که آمدم ( اوایل سال ۳۷) با آماده کردن سه گفتار رادیویی به رادیو رفتم و گفتم: “این است تخصص من، نه برای شغل آمدهام و نه برای پول، فقط میخواهم نتیجه تحقیقات و مطالعاتم را از طریق رادیو در اختیار مردم کشورم قرار دهم.” خاطرهای که هرگز از خاطرم نمیرود رفتار رییس رادیو بود. در حضور من دو گفتار رادیویی نوشته شدهام را خواند، شگفتی مرا از رفتار خود با قبول پیشنهادم به اوج رساند، در سیستم اداری همیشه آشنای ایران توجه و دقت این مرد مرا به تحسین واداشت و به اهدافی که داشتم امیدار کرد، در همان دیدار به تفاهم رسیدیم که ساعت دو و سه دقیقه بعد از ظهر پنجشنبه ها برنامه من از رادیو پخش شود.»
«در استودیوی رادیو آماده اجرای برنامه شدم از من پرسیدند نام برنامه را چه بگذاریم، گفتم: “روح بشر”. به زودی این عنوان یکی از پرشنوندهترین برنامههای رادیو شد. نام و صدای من به شهرت رسید، طوری که وقتی با فروشندهای حرف میزدم، میگفت شما دکتر صاحبالزمانی هستید؟ برنامههای روانشناسی به بخشهای دیگر رادیو از جمله خانه و خانواده رفت، تنوع بر تعداد شنوندگان افزود، لذت موفقیت و استقبال عمومی مرا دلگرم و به آینده هدفهایم امیدوار ساخت. حال به موقعیتی رسیده بودم که میتوانستم مردم را از شنیدن به خواندن بکشانم. مطالب برنامههای رادیوییام در سه کتاب روح بشر، راز کرشمهها، آن سوی چهرهها و از خانواده و بهداشت رادیو به صورت کتاب و نمیدانند چرا انتشار یافت.»
«سال ۳۸ در دانشکده الهیات و علوم اجتماعی مشغول تدریس شدم. در همین سال سازمان بهداشت جهانی که در جریان فعالیتهایم قرار گرفته بود دعوت به همکاری کرد و در خرداد ماه همین سال تصدی بهداشت روانی ایران به عهده من گذاشته شد. فرصت دیگری پیش آمد تا چندین پروژه تحقیقاتی را در دهات پراکنده ایران به پیش ببرم و خیلی زود به این نتیجه برسم که مشکل بزرگ مردم کشورمان مشکل جوانان است. کار، تحصیل، تفاهم خانوادگی، جنسیت و زناشویی، در تمام این زمینهها کارهای میدانی انجام دادم و گزارشهای آن به مجامع علمی جهان رفت.»
از کتاب «گفتگوهای دو نفره» نوشته اسماعیل جمشیدی
آثار:
سخنان سجاد (۱۳۲۶)
منطق برای همه (۱۳۲۸)
اصول آموزش انشاء (۱۳۲۹)
روانکاوی و تحریم زناشویی با محارم (ترجمه با گفتاری در باره جامعهشناسی شبکه تحریم جنسی، ۱۳۳۷)
زن در حقوق ساسانی (ترجمه و ملحقات، با مقدمه ای در تیپشناسی حقوقی، و روانشناسی جنسی ایران ساسانی، ۱۳۳۷)
مقدمه بر کتاب «روانشناسی و دشواریهای تربیتی» از دکتر نینا ردنور، ترجمهٔ منوچهر نیستانی، ۱۳۳۷.
کتاب روح بشر.۱۳۳۹
راز کرشمهها (سی و پنج گفتار رادیویی و یک مقاله دربارهٔ مسائل روانشناسی و بهداشت روانی با توجه به ادبیات فارسی و زندگی اجتماعی در ایران، ۱۳۴۱)
آن سوی چهرهها (۱۳۴۳)
دیباچه ای بر رهبری (۱۳۴۵)
خداوند دو کعبه (مصاحبه با پیتیریم الکساندروویچ سوروکین، ۱۳۴۶)
جوانی پررنج: پژوهشی درباره مسائل جوانان ایران (۱۳۴۶)
اقتصادِ بیمارِ کتاب ( ۱۳۴۷)
سهم اسلام در تمدن جهان (۱۳۴۹)
خط سوم: درباره شخصیت، سخنان، و اندیشه. شمس تبریزی،(۱۳۵۱)
فرهنگ و انقلاب زبان، متن سخنرانی در تالار امور فرهنگی دانشگاه تهران، معرفی برترین دستاورد بشر در قلمرو زبان (۱۳۵۵)
ادبیات امید، آشنایی با ادبیات ربان جهانی اسپرانتو، متن سخنرانی در تالار امور فرهنگی دانشگاه تهران، بمناسبت نودمین سالگرد زبان جهانی اسپرانتو (۱۳۵۶)
فردا شدن امروز، دیالکتیک زبان و اندیشه (مصاحبهٔ احمد مهدوی با دکتر ناصرالدین صاحب الزمانی، ۱۳۵۷)
و نمیدانند چرا؟ ( ۱۳۷۸)
مجموعه مقالاتی در آسیبشناسی و کالبدشکافی سلطنت استبدادی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.