• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

رایگان

جُنگ اصفهان

ظاهراً زیر نظر محمد حقوقی
دفتر اول      تابستان 1344
دفتر دوم      زمستان 1344
دفتر سوم     تابستان 1345
دفتر چهارم        بهار 1346
دفتر پنجم    تابستان 1346
دفتر ششم        بهار 1347
دفتر هفتم    زمستان 1347
دفتر هشتم  تابستان 1349
دفتر نهم        خرداد 1351
دفتر دهم    تابستان 1352
دفتر یازدهم تابستان 1360
اشتراک‌گذاری
«جُنگ اصفهان»، در میان جُنگ‌ها و گاهنامه‌ها و فصلنامه‌هایی که در دهۀ چهل در شهرستان‌ها منتشر می‌شد، جایگاه ویژه‌ای دارد. صاحب‌قلمانی که با این جُنگ همکاری می‌کردند یا از نامداران آن سال‌ها بودند و یا بعدها از نامداران شدند..
هر چند خصلت «نفی دیگران»-نه به شکل رایج در محضر برخی از نامداران-در این جُنگ نیز کم و بیش به چشم می‌خورد، اما تلاش دست‌اندرکاران «جُنگ اصفهان» را در چاپ و انتشار آثار خوب نیز نمی‌توان نادیده گرفت.
«جُنگ اصفهان» از نخستین دفتر نشان می‌دهد که می‌خواهد از هیاهو و جنجال روز پرهیز کند و فضایی باشد برای عرضۀ آثار ماندنی و نه دور انداختنی. اگر چه گردانندگان «جُنگ» به ندرت از محدوۀ «اصفهان» فاصله می‌گیرند و برای عرضۀ آثار صاحب‌قلمان مناطق دیگر تلاش می‌کنند، اما شاید انتشار نشریه‌ای در یک شهر در درجۀ اول برای عرضۀ آثار قلم به دستان همان شهر است و بعد شهرهای دیگر. از طرفی در آن سال‌ها در بسیاری از شهرها و استان‌ها، ماهنامه یا گاهنامه‌ای منتشر می‌شد و نیازی نبود که صاحب‌قلمان شهرهای دیگر برای چاپ و انتشار آثارشان به «جُنگ اصفهان» روی آورند.
باری… دفتر اول «جُنگ» با شهرهایی از سرود یکم «گات‌ها» آغاز می‌شود که می‌تواند «مقدمه» و «اول دفتر» به حساب آید. نخستین مطلب «جُنگ»، در واقع، شعری است از محمد حقوقی .
مطالب دفتر اول «جُنگ» به سه بخش تقسیم می‌شود: بخش اول شعرهایی از اورنگ خضرایی، روشن رامی، م. رستمیان، هوشنگ گلشیری، مجید نفیسی، ادوین آرالینگتن رابینسون؛ بخش دوم داستان‌هایی از محمد کلباسی، ه. گلشیری، رومن گاری، ارنست همینگوی؛ و بخش سوم نقد قدرت‌الله نیزاری بر مجموعۀ شعر «چاپار» سیاووش مطهری و نقد محمد حقوقی بر منظومۀ «خاک» م. ع. سپانلو.
آغازگر و مقدمۀ دفتر دوم «جُنگ» بخش کوتاهی از «حرف‌های همسایه»ی نیما یوشیج است؛ و مطالب جُنگ با شعری از منوچهر آتشی آغاز می‌شود.
شعرهایی از محمد حقوقی، یدالله رؤیایی، هوشنگ گلشیری، زوریک میرزایانس، یوکنی یوتشنکو؛ داستان‌هایی از بهرام صادقی، محمد کلباسی، جیمزتربر، ارنست همینگوی؛ قسمت‌هایی از نمایشنامه‌های « ننه دلاور» برتولت برشت ترجمۀ مصطفی رحیمی. « خدا و شیطان» ژان پل سارتر ترجمۀ ابوالحسن نجفی و نمایشنامۀ تک پرده‌ای «ساعت دشوار» از پار لاگرکویست ترجمۀ احمد گلشیری از دیگر مطالب این دفتر است.
در بخش پایانی این دفتر مقاله‌ای است تحت عنوان «حاشیه‌یی بر مسئله‌ی خاورشناسی» نوشتۀ جلیل دوستخواه که در بخشی از آن آمده است: « … خاورشناسان راستین، آنها هستند که استعداد سرشار خود را وقف پژوهش در یک رشته یا چند رشته‌ی مربوط به هم از مجموعه‌ی مسائلی که تحت عنوان خاورشناسی می‌تواند مورد بحث قرار گیرد، می‌سازند و از خودنمایی و نیرنگ‌بازی و خود را همه فن حریف و ذوفنون نشان دادن، پرهیز می‌کنند … » نویسنده آنگاه از دغلکارانی سخن به میان می‌آورد که به نام «خاورشناس» دربارۀ همه چیز تحقیق و تتبع می‌کنند، و همینطور از « گروه جوان و به اصطلاح متجدد خاورشناسان» که «دربارۀ هنر و شعر و داستان امروز» مقاله و رساله می‌نویسند اما از آنچه در کشور ما می‌گذرد، بی‌خبرند. و سرانجام، پس از ارایۀ نمونه‌هایی، نتیجه می‌گیرد که: « … ما هرگز دچار تعصب و تنگ نظری نیستیم و همچنان که در گذشته کارهای والا و گرانقدر دانشمندان راستین و پر مایه را با سپاس و آفرین پذیرفته‌ایم، در آینده نیز هرگاه کسی از بیگانگان با داشتن شرایط لازم و کافی دست به تحقیقی بزند که بتواند از عهده‌ی آن برآید و براستی چیزی بر گنجینه‌ی ما بیفزاید، ما حق او را زیر پا نخواهیم گذاشت و بدون در نظر گرفتن نام و عنوان و ملیتش صمیمانه از او قدردانی خواهیم کرد … »
دفتر سوم «جُنگ» با بخش «نقد و بررسی» آغاز می‌شود. نخستین مطلب این دفتر «دربارۀ شعر و نثر» است که در مقدمۀ آن آمده است: « در ادب گرانسنگ گذشتۀ ما مرز میان اقلیم شعر و نثر چندان روشن نیست. از این رو بسیاری از ناظمان با دستاویز وزن و قافیه، به زمرۀ شاعران درآمده‌اند و شاعران راستین نیز با قید و بندهای آنچنانی گاهی از عروج و عوالم شاعری بازمانده‌اند … » و بعد نمونه‌هایی از آنچه از گذشته تا امروز – (از چهار مقاله تا مقالۀ شاعری پرویز ناتل خانلری) دربارۀ شعر و نثر نوشته شده – نقل شده است.
«سارتر و ادبیات» مطلب بعدی است، و ترجمۀ قسمتی از فصل اول کتاب « ادبیات چیست ؟» اثر ژان پل سارتر تحت عنوان «شعر و نثر» از ابوالحسن نجفی .
نقد مفصلی نیز تحت عنوان «کی مرده، کی بجاست؟» از محمد حقوقی در قسمت پایانی این دفتر آمده است که نویسنده در حاشیه توضیح داده است: « حرف‌هایی که می‌خوانید، قسمت‌های تنظیم شده‌ایست از کتاب چاپ نشدۀ «شعر و شعر امروز» که به بهانۀ انتشار مجموعه‌های اخیر نیما، آزاد، امید، بامداد، رؤیا در آمده است.
در این حرف‌ها سعی شده است که بی‌شائبۀ هر غرضی و صرفاَ بخاطر رهایی از این بلبشوی وحشتناکی که مشمول صفحات «رنگین‌نامه»ها و «جزوه»هاست، شعر امروز، مورد تحلیل و بررسی مستدل قرار گیرد؛ بدین امید، که نقطۀ شروعی شود برای ادامۀ نظریات صاحبنظران، و نه مغرضان و منحرفانی که به هر صورت ماهیت خود را نشان داده‌اند» .
در این نقد نویسنده شعر امروز را از چند حالت جدا نمی‌داند:
  • شعرهای دوره‌یی:
که نتیجۀ شعار و احساسات اجتماعی است.
  • شعرهای گمراه:
که نتیجۀ انحراف از فضای شعر و نیمایی است.
  • شعرهای مغشوش:
که نتیجۀ سرگردانی، نامجوئی، رضایت و خامی است .
  • شعرهای پیشرفته:
که نتیجۀ تنفس در فضاهای شعر نیما، کشف و دانایی است.
و بعد هر یک از این حالت‌ها را با ذکر مثال‌های متعدد شرح می‌دهد.
از دیگر مطالب این دفتر، شعرهایی از منوچهر آتشی، م . آزاد، محمد حقوقی، اورنگ خضرایی، هوشنگ گلشیری، مجید نفیسی؛ «فدریکو گارسیا لورکا» نوشتۀ ژ.ل.خی لی و شعرهایی از این شاعر به ترجمۀ احمد گلشیری، « شعر آفریقا» از ه. گ.، « مرگ و زندگی یک سه ورینو» از گابرال دوملو ترجمۀ سیروس طاهباز، « ویرانه‌های مدور» از خورخه لوئیس بورخس ترجمۀ احمد میرعلائی، معرفی « کلودروا» و داستانی از او به ترجمۀ ابوالحسن نجفی، شعرهایی از آدوم یاراجانیان (سیامانتو) به ترجمۀ هراند قوکاسیان را می‌توان نام برد.
شعر «شکارنی» منوچهر آتشی را از این دفتر نقل می‌کنیم:
تصویر ماهتاب،
وحشی تر از گوزن گرفتاری بود
در آب .
نیزار سبز ساحل «موند»
با هایهوی ما
خالی شد از گرازان
و قوچ‌های کوهی – از آبخور رمیده –
                                    بازآمدند
با بانگ آشنایی بوی ما .
صیادهای چابک
هر ساله – سالروز نخستین آواز کومه را –
                                    به شکار نی می‌آیند .
اینک اجاق‌هاشان
  • که دشت را مشبک کرده ! –
آواز زندگی را
            بر پهنۀ بیابان …
مرموز می‌سرایند.
در این دفتر همچنین مطلبی تحت عنوان «نقالی، هنر داستان‌سرایی ملی» به چاپ رسیده است که از جمله مطالب خواندنی است. بخش اول این مطلب مصاحبۀ جلیل دوستخواه با مرشد عباس زریری است. مرشد عباس زریری که «یکی از بازماندگان انگشت‌شمار داستان‌سرایان پیشین» است در پاسخ سئوال «سابقۀ هنر نقالی یا داستان‌سرایی ملی به چه زمانی می‌رسد و آغاز آن چگونه بوده است؟» می‌گوید: «البته مدرک صحیحی در دست نیست اما تصور می‌رود که پیش از صفویه این هنر بدین صورت که می‌شناسیم مرسوم نبود است. کار نقالی به صورت کم و بیش شبیه امروز از زمان شاه اسماعیل صفوی شروع شد و خود اسماعیل مشوق و مروج بزرگ آن بود و مقصودش هم در اصل رواج و رسوخ مذهب شیعۀ اثنی عشری بود در ذهن و روح مردم و برای این کار هفده سلسله را ماَمور کرد که هر کدام در جایی و به لباسی و به طرزی جداگانه مقصود او را تبلیغ کنند و مثلا بعضی مداحی ائمه را می‌کردند و بعضی در زورخانه‌ها شعر می‌خواندند و دسته‌یی مانند قاضی‌های قشونی برای قشون سخن‌سرایی می‌کردند و آداب شریعت و رسوم ملی و پهلوانی را می‌گفتند و همۀ این دسته‌ها برای آن که مردم را به سخن خود جلب کنند و مدح و ثنایی که از آل علی می‌کنند توی ذوق مردم نخورد، ناچار داستان‌ها و روایات پهلوانی را چاشنی سخن خود می‌کردند و رفته رفته این کار، یعنی داستان‌گویی، خودش رواج گرفت و بعدها دیدند که خیلی اهمیت دارد» .
در بخش دوم این مطلب، بخشی از داستان رستم و سهراب به نقل از مرشد عباس زریری که در کافۀ گلستان روی نوار ضبط شده آمده است که، به ویژه، برای آشنایی با شیوۀ داستان‌سرایی و تکیه کلام‌های نقالان و داستان‌سرایان از مآخذ بسیار مهم است.
«جُنگ اصفهان» – برخلاف تمامی نشریات که در نخستین شماره از راه و هدف و مشکلات کار خود سخن به میان می‌آورند – تا دفتر چهارم در این باره سکوت می‌کند و در دفتر چهارم سرمقاله گونه‌ای به چاپ می‌رساند که در بخشی از آن آمده است: « … شاید تا کنون دانسته شده باشید که «جُنگ اصفهان» مجله‌ای نیست که به همۀ رشته‌های هنری و ادبی امروز یا دیروز بپردازد: صلاحیت و امکانات نویسندگانش بسیار محدود است و خود، بیش از پیش از هر کس دیگر، به این ناتوانی آگاه و مقر. اما به هر زمینه‌ای که روی آورند باری می‌خواهند هر چه بیشتر پیشتر روند. به عبارت دیگر: لحظه ای از آموختن نمانند هم آموختن و هم آموزاندن؛ که هدف این نشریه است (اگر بتوان هدف مشخصی بر آن نمود). نه تنها هدف این نشریه که هدف هر کس که به راهی جدی گام برمی‌دارد: تعلیم و تعلم متقابل و این بدان معناست که «جُنگ» به همکاری خوانندگانش نیازمند است، چه در خواندن (و خواندن به معنای عمیق کلمه شرکت در خلق اثر است) و چه در نوشتن مقالات با ارزشی که موافق خط مشی این نشریه باشد همواره به گرمی پذیرفته خواهد شد.
این بود هدف «جُنگ». اما موضوع کار «جُنگ» ادبیات است، یعنی شعر و نثر، یا روشن‌تر: شعر و داستان و تحقیق …» و بعد نویسنده دربارۀ شعرها و داستان‌ها و مقالات تحقیقی و نمونه‌هایی از ادبیات عامیانه که در جُنگ به چاپ رسیده است، سخن به میان می‌آورد و ملاک انتخاب آنها را برای انتشار شرح می‌دهد.
«شعر چست ؟» نوشتۀ ژرژپمپیدو به ترجمۀ ابوالحسن نجفی نخستین مقالۀ این شمارۀ «جُنگ» است. در این مقاله نیز، مثل بسیاری از مقالاتی که در این زمینه نوشته شده پاسخ روشنی به سئوال «شعر چیست؟» داده نشده است:
            « … شعر چیست؟ کیست آنکه بتواند به این سئوال جواب گوید؟ روح چیست؟ می‌توان در تن آدمیزاده‌ای همۀ تجلیات حیاتی را دریافت و تشریح و توصیف کرد. نیز می‌توان – چنانکه ما همه در مدرسه کرده‌ایم – شعری را تجزیه و تحلیل کرد و ساختمان و لغات و وزن و قافیه و آهنگ آن را باز نمود. ولی نسبت این امور به شعر مانند نسبت قلب تپنده است به روح. یعنی تجلی برونی است، نه تعریف است و نه حتی توضیح. پس اگر من بخواهم منظومه‌ای یا حتی شنیدن بیتی خواننده یا شنونده را ناگهان تکان دهد، او را از خود به در آورد و به عالم رؤیا افکند یا، برعکس، او را وادارد که هر چه ژرف‌تر در خود فرو رود تا جائی که با نفص هستی و سرنوشت روبرو شود، از روی این علائم و آثار می‌توان تفوق شعر را بازشناخت … »
            «مقایسۀ شعر فرانسوی و انگلیسی» از سن ژون پرس ترجمۀ ابوالحسن نجفی، «شعر نو یا آنسوی اصل آقامنشی» از ا. الوارز ترجمۀ احمد میرعلایی، شعرهایی از سن ژون پرس و رنه شار ترجمۀ ا.ن، شعرهایی از استفن اسپندر، لوئیس مک نیس، ادوین میوئر ترجمۀ احمد گلشیری، «چرامی‌نویسم؟» از جورج اورول ترجمۀ عبدالحسن آل‌رسول، «جنوب گرم» از شاپور قریب، «اطاق عقبی» از تقی مدرسی، «شب شک» از هوشنگ گلشیری، شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، اورنگ خضرایی، م. ع. سپانلو، محمدرضا شیروانی، مجید نفیسی، ضیاء موحد، طاهر نوکنده، دو شعر از محمد حقوقی و هوشنگ گلشیری در سوگ فروغ فرخ‌زاد، و مقالۀ بلندی تحت عنوان از «هوای تازه» تا «ققنوس در باران» و … از دیگر مطالب این دفتر است.
دفتر پنجم «جُنگ» با مقاله‌ای دربارۀ « داستان » آغاز می‌شود. در بخشی از این مقاله آمده است: « در این نیمۀ دوم قرن بیستم، متداول‌ترین و بارورترین انواع ادبی داستان است. داستان، که در گذشته برای سرگرمی و ارضاء سهل و سادۀ قوۀ تخیل یا احساسات به کار می‌رفت، امروز مقاصد و مسئولیت‌ها و اضطراباتی را بیان می‌کند که تا دیروز برعهدۀ حماسه، وقایع‌نگاری، رسائل اخلاقی، عرفان و تا اندازه‌ای شعر بود. اما علت وجودی داستان را، بیش از هر چیز، در بیان «زندگی روزمره» باید جست: در حقیقت هیچ یک از انواع ادبی نمی‌تواند بیش از داستان به زندگی جاری آدمیان، در جلوه‌های عادی و غیرعادی‌اش، و حتی خارق‌العاده‌اش، نزدیک شود  ….
این شمارۀ «جُنگ اصفهان» چنانکه در گذشته وعده شد، بیشتر وقف داستان است. علاوه بر نمونه‌های متعددی از آثار داستان‌نویسان معاصر در زمینه‌های مختلف (داستان کوتاه، نمایشنامه، لال بازی، نقالی)، نیز بحث مشروحی در آخر دفتر هست که داستان‌های با ارزش – و متاسفانه انگشت شمار – سی سالۀ اخیر ما را بررسی و حلاجی می‌کند …. »
بعد از سرمقاله، داستان‌هایی از هوشنگ گلشیری، تقی مدرسی، محمد کلباسی، علیرضا فرخ‌فال، ابراهیم گلستان، یک لال‌بازی از محمدرضا شیروانی، «داستان گرشاسب» به روایت مرشد عباس زریری، «رافضی یا روح آشفته» از آلبر کامو ترجمۀ ابوالحسن نجفی، و «بی چرا» یک نمایشنامۀ تک پرده‌ای از جان وایتینگ ترجمۀ احمد میرعلایی به چاپ رسیده است. مقالۀ بلند «سی سال رمان‌نویسی » نوشتۀ هوشنگ گلشیری نیز در بخش پایانی این دفتر آمده است.
شعرهایی از م. آزاد، محمد حقوقی، اورنگ خضرایی، یدالله رؤیایی، محمود سجادی، محمدرضا شیروانی، هوشنگ گلشیری، ضیاء موحد، مجید نفیسی، هفت شعر از گالوست خاننس ترجمۀ هراند قوکاسیان، «حاشیه‌یی بر شعر خاننس» از محمد حقوقی و «مستر فارینگتون و مسیو بلان» نوشتۀ کلود آولین ترجمۀ ابوالحسن نجفی از دیگر مطالبب این دفتر است.
دفتر ششم «جُنگ» در واقع ویژۀ شعر است، برای اینکه از این دفتر دویست و یک صفحه‌ای بیش از صد و بیست صفحه به شعر اختصاص داده شده است.
در بخشی از یادداشت آغاز دفتر آمده است: « … بسیاری پنداشته‌اند که برمبنای مقالات و نقدهایی که در زمینۀ شعر در شماره‌های پیشین «جُنگ» به چاپ رسیده است مسئولان جُنگ را عقیده‌یی خاص دربارۀ خاص دربارۀ شعر است و از این رو تنها به شعرهایی توجه می‌شود که با آن معیارها توافق داشته باشد. توضیحا باید گفت اگر نظری مخصوص دربارۀ شعر باشد، که هست، آنچنان هم که تصور شده است نظری تحمیلی نبوده و نیست، و از این پس هم سعی خواهد شد که چنین نباشد. و این تصمیم نتیجۀ تجربه‌یی ست که در طول سه سال انتشار جُنگ حاصل شده است … » و بعد نویسنده، پس از شرحی دربارۀ شعرهایی که به «جُنگ» رسیده و یا در «جُنگ» به چاپ رسیده است، از شاعران، به ویژه تازه‌کارانی که به دور از جنجال کار می‌کنند، می‌خواهد که برای «جُنگ » شعر بفرستند.
نخستین مقالۀ این دفتر « نویسنده و خواننده» نوشتۀ ژان پل سارتر ترجمۀ دکتر مصطفی رحیمی است .
«زبان شعر، جان کلام» از یدالله رؤیایی، «جریان تازه ای در شعر فرانسه» از آلن لانس همراه نمونه‌هایی از شعر ژاک روبو، فرانک ونای، ژرالد نوو، ژان پرول، برنار وارگافتیک، هانری دولوی و آلن لانس ترجمۀ رضا سید حسینی، « مثلث شعر » از س. ک. استید ترجمۀ عبدالحسین آل‌رسول، «سنگ آفتاب» از اکتاویو پاز ترجمۀ احمد میرعلایی؛ شعرهایی از ا. بامداد، م. ع. سپانلو، م. آزاد، محمد حقوقی و مقالۀ بلندی تحت عنوان «از سرچشمه تا مصب» (نگاهی دیگر به شعر امروز با یادی از «فروغ») نوشتۀ محمد حقوقی؛ داستان‌هایی از هوشنگ گلشیری، محمد کلباسی و فصل اول کتاب «پاک کن‌ها» اثر آلن روب‌گری‌یه ترجمۀ ابوالحسن نجفی از دیگر مطالب این شماره است.
سطرهایی از آغاز مقالۀ «مثلت شعر» را در اینجا نقل می‌کنیم:
« … می‌توان گفت که شعر درون مثلثی جا دارد که دو رأسش شاعر و شنوندگانش به یکدیگر کاملا نزدیک باشند و واقعیت در فاصله‌ی دوری از آنان باشد، این دراز شدن مثلث شعر، درونش را خفه می‌کند و پس از گذشت زمان معلوم می‌گردد که آن شعر حاصل سازش میان شاعر و مردم در خودفریبی است. و گاه می‌بینیم که شاعر به «واقعیت» بسیار نزدیک شده و این هر دو از رأس شنوندگان و مردم چنان دور افتاده‌اند که باز مثلث دراز و بی قواره گشته است. در این صورت پس از گذشت زمان محتملا گفته خواهد شد که شاعر «از دوران خود پیشتر» بوده است. لیکن فاصله‌ی زیادش از مردم باعث شده است تا مانند بلیک زور به صدایش بیاورد. در هر دوره – اگر این استعارۀ مثلث را تطبیق دهیم – البته به تفاوت‌های بسیاری بر می‌خوردیم، ولی ظاهرا بهترین اشعار هر دوره آنهائی است که در یک مثلث متساوی‌الاضلاع جای می‌گیرد. مثلث متساوی‌الاضلاعی که در آن هر رأس در حالت تعادل کامل با کشش دو رأس دیگر به فاصله‌ی مساوی از آنها قرار دارد … »
دفتر هفتم «جُنگ» به سه بخش تقسیم می‌شود: شعر، داستان، نمایشنامه و نقد و بررسی .
در این دفتر شعرهایی از احمد شاملو، منوچهر آتشی، امیرحسین افراسیابی، فرشید پگاهی، محمد حقوقی، محمدرضا شیروانی، هوشنگ گلشیری، ضیاء موحد، مجید نفیسی، محمدرضا فشاهی؛ داستان‌هایی از میهن بهرامی، ناصر تقوایی، یونس تراکمه، رضا فرخ‌فال؛ نمایشنامه‌های «همانطور که بوده‌ایم» از آرتور آدامف ترجمۀ ابوالحسن نجفی، «سرباز از جنگ بازگشته است» از دیوید کمپ‌تن ترجمۀ احمد گلشیری و «پیران ویسه، یک شخصیت استثنائی در حماسۀ ایران» از جلیل دوستخواه، «ادبیات چه می‌تواند بکند؟» از ژان ریکاردو و «جواب کافکا» از رولان بارت ترجمۀ ابوالحسن نجفی به چاپ رسیده است.
دفتر هشتم «جُنگ» نیز، در واقع، به شعر و داستان و نقد اختصاص داده شده است. این دفتر با مقالۀ «ابهام و ایجاز» نوشتۀ محمد حقوقی آغاز می‌شود. حقوقی در این مقاله انواع ابهام (عامل لغت و کلمه، عامل نحو و زبان، عامل علوم عصر و …. عامل صنایع بدیعی و فنون قراردادی، عامل اغراق و مبالغه، عامل شیوۀ هندی، عامل تشبیه و استعاره و عامل فضا) را با ذکر مثال و ارایۀ نمونه شرح می‌دهد و نیز عواملی که سبب ابهام «شعر واقعی امروز» می‌شود؛ همین طور به اختصار دربارۀ ایجاز سخن به میان می‌آورد. این مقاله یکی از مقالات خوب دفتر هشتم «جُنگ» است.
از دیگر مطالب این دفتر شعرهایی از احمدرضا احمدی، مجید نفیسی، محمدرضا فشاهی، محمدرضا شیروانی، امیرحسین افراسیابی، ضیاء موحد، اورنگ خضرایی، منوچهر آتشی، محمدعلی سپانلو، محمد حقوقی؛ داستان‌هایی از محمد کلباسی، رضا فرخ‌فال، یونس تراکمه، هرمز شهدادی، برهان حسینی و هوشنگ گلشیری را می‌توان نام برد.
در بخش دوم دفتر هشتم «جُنگ» داستان «پیرمرد برسرپل» از ارنست همینگوی و نقدی بر «پیرمرد …» از ادموند و داستان «شرل» از ویت برنت و «شرل» از ویت برنت و «شرل» در بوتۀ نقد از ادوارد براین ترجمۀ احمد گلشیری به چاپ رسیده است.
بخش پایانی این دفتر ویژۀ خورخه لوئیس بورخس است: «دیوار چین و کتاب‌ها» ترجمۀ ابوالحسن نجفی، «زخم شمشیر» ترجمۀ احمد گلشیری، «مرگ دیگر» ترجمۀ احمد میرعلایی، گفتگوی ریچارد برگین با خورخه لوئیس بورخس ترجمۀ احمد گلشیری و ده شعر از بورخس ترجمۀ احمد میرعلایی از مطالب این بخش است.
دفتر نهم «جُنگ» ویژۀ داستان است. نخستین مطلب این دفتر «آیا عمر داستان به سر آمده است؟» از سیمون دوبووار ترجمۀ ابوالحسن نجفی است. در بخشی از این مطلب آمده است:
« … هنگامی که من « فرزندان سانچز» را می‌خوانم، در خانه‌ام می‌مانم، در اتاقم، در همان روز و ساعتی که هست، با همان سن و سالی که دارم، با شهر پاریس گرداگردم؛ و شهر «مکزیکو» از من فاصله دارد، با زاغه‌هایش و یا فرزاندانش که آنجا دور از من زندگی می‌کنند. البته من به آنها علاقه‌مند می‌شوم، آنها با به دنیای خودم ضمیمه می‌کنم، اما خودم تغییر مکان نمی‌دهم، تغییر فضا نمی‌دهم، دنیای من همان که هست می‌ماند.
و حال آنکه کافکا، بالزاک، روب گری‌یه مرا می‌طلبند، مرا احضار می‌کنند تا در قلب دنیایی دیگر، ولو برای یک لحظه، مستقر شوم. و این است اعجاز «داستان» که آن را از «خبر» متمایز می‌کند: زیرا که حقیقتی «دیگر» حقیقت من می‌شود و در عین حال حقیقت دیگر می‌ماند، یعنی حقیقتی که هم حقیقت دیگر است و هم حقیقت من. «من» خود را ترک می‌کنم تا «من» کسی را که سخن می‌گوید بپذیرم در عین اینکه من خودم می‌مانم … »
دفتر نهم «جُنگ» در سه بخش تنظیم شده است:
بخش اول شامل داستان‌هایی از شهرنوش پارسی‌پور، غلامحسین ساعدی، بهرام صادقی، اسماعیل فصیح، هوشنگ گلشیری و تقی مدرسی.
بخش دوم شامل سه داستان خارجی؛ «الف» و « انجیل به روایت مرقس» از خورخه لوئیس بورخس ترجمۀ احمد میرعلایی و « موسی بدانجا برو» از ویلیام فاکنر ترجمۀ احمد گلشیری.
و بخش سوم تحت عنوان «نقد و نظر» شامل فصلی از کتاب «جنبه های گوناگون رمان» از ای. ام. فارستر ترجمۀ احمد گلشیری .
دفتر دهم «جُنگ» ویژۀ شعر است .
در مقدمۀ این دفتر مطلبی به چاپ رسیده است تحت عنوان «درآمد» که سطرهایی از آن را در اینجا نقل می‌کنیم: « … شعر در مجموعۀ فرهنگ بشری مقام والایی دارد اما موضع دقیق شعر در این مجموعه چیست؟ آیا شعر شیئی زینتی است یا چیزی سرگرم کننده؟ آیا امری لذتبخش است یا چیزی سودمند؟ ویژگی مباحث مربوط به این پرسش و پاسخ‌ها پایان‌ناپذیر بودن آنهاست و اهمیت پاسخ‌ها در این است که هر پاسخ نشان‌دهندۀ نگرش پاسخگو به شعر و تلقی او از شعر است. به این اعتبار همیشه این پرسش‌ها حقایق تازه‌ای را به همراه می‌آورند و نیز به همین اعتبار هیچ پاسخی را نباید آخرین پنداشت … »
این دفتر نیز در سه بخش تنظیم شده است:
بخش اول تحت عنوان «شعرهای ایرانی» با شعرهایی از م. آزاد، یدالله رؤیایی، مجید زوارزاده، احمد شاملو، ایرج ضیایی و ضیاء موحد.
بخش دوم تحت عنوان «شعر خارجی» با شعرهایی از ریلکه، رنه شار و واسکوپویا.
و بخش سوم تحت عنوان «نقد و نظر» با مقالاتی از ولک/وارن، برتولت برشت، داریوش آشوری، لیشمان، برن شا/ استنلی، تد هیوز و ابوالحسن نجفی .
یکی از مقالات خوب این دفتر، «اختیارات شاعری» نوشتۀ ابوالحسن نجفی است. نویسنده در این مقاله همۀ اختیارات شاعری را در عروض فارسی شرح می‌دهد و بر این عقیده است که «می‌توان علم عروض را ساده‌تر از آنچه هست کرد، یعنی آن را به شیوۀ ساده‌تری توضیح داد. به عبارت دیگر، نه واقعیت بلکه شیوۀ بررسی واقعیت را عوض کرد.»
شعرهای واسکوپویا به ترجمۀ احمد میرعلایی و مقالاتی که در زمینۀ نقد در این دفتر آمده است نه تنها خواندنی است بلکه از دقت نظر گردانندگان «جُنگ» حکایت می‌کند.
شعر «پلنگ» ریلکه را به ترجمۀ سیامک مهاجر از این دفتر نقل می‌کنیم:
نگاهش گذراندن بر میله‌ها
چنان از خستگی بی نور مانده که دیگر یارای دیدن چیزیش نیست.
پندارد که گویی تنها هزار میله هست،
و در آن سویشان هرگز جهانی نبوده است.
گام زدن نرم پر توان سنگینش
که چرخشی است به گرد کوچکترین دایره‌ها
پنداری رقص قدرت است بر گرد مرکزی
که در آن اراده‌ای نیرومند سنگ شده است
تنها گهگاه که حجاب از پیش چشمانش فرو می‌افتد
خیالی بر چشمانش می‌نشیند،
تا ژرفای سکون فشردۀ اندام‌هایش پر می‌کشد،
آنگاه در قلبش فرو می‌ماند.
دفتر یازدهم «جُنگ» با وقفه‌ای هشت ساله در تابستان 1360 و پس از دگرگونی‌های عمیق سیاسی و اجتماعی منتشر می‌شود.  در زمانه‌ای که به گفتۀ ضیاء موحد:«آخرین شمارۀ جُنگ مصادف شد با جریانات انقلاب و نبردهای چریکی و اصلاً کسی گوشش به این حرف‌های ادبی و تحقیقی بدهکار نبود. التهاب های سیاسی در مملکت جای همه چیز را گرفته بود.» و چنین بود که دوران حیات شانزده ساله جنگ اصفهان به پایان رسید. هر چند برخی «فصلنامۀ زنده رود» را ادامۀ منطقی «جُنگ اصفهان» می‌دانند.
آخرین دفتر «جُنگ اصفهان»  در چهار بخش تنظیم شده است:
بخش اول با عنوان «نقد و نظر» با مقالۀ «شعر و تاریخ» از اکتاویو پاز با ترجمۀ احمد میرعلایی آغاز می‌شود. دیگر مقالات عبارتند از  برزخ هنرمند/امیرحسین افراسیابی، سرودهای مانوی/جهانگیر فکری ارشاد، نقبی به سوی نور/محمود نیکبخت، طبیعت، انسانیت، تراژدی/آلن روب گری‌یه/ترجمۀ ابوالحسن نجفی.
بخش دوم به «شعر» اختصاص یافته و شامل اشعاری از محمد حقوقی، رضا شیروانی، امیرحسین افراسیابی، کیوان قدرخواه، محمدعلی سپانلو، رافائل آلبرتی(با ترجمۀ محمود نیکبخت)، عزرا پاوند(با ترجمۀ احمد کریمی حکاک) است.
بخش سوم «داستان» شامل سه داستان از رضا فرخفال(برجی برای خاموشی)، برهان الدین حسینی(ایوب) و الیو ویتورینی(وقتی زمستان شروع می‌شود با ترجمۀ احمد میرعلایی) است.
آخرین بخش با عنوان به «داستان و نقد داستان» با قصۀ کوتاه سوگواری اثر آنتوان چخوف و در ادامۀ نقد رابرت پن وارن(ترجمۀ احمد گلشیری) بر این قصه آغاز شده و با قصۀ گراگوس شکارچی نوشتۀ فرانتس کافکا و نقد لایونل تریلینگ(با ترجمۀ احمد گلشیری) خاتمه می‌یابد.
«جُنگ اصفهان» در 11 دفتر و 2094 صفحه به قطع رقعی منشر شده است. چنین به نظر می‌رسد که «جُنگ» زیر نظر محمد حقوقی منتشر می‌شده اما نام ویراستار یا گرد آورندۀ آن قید نشده است.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “جُنگ اصفهان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *