هیچ کتابخوانی نیست که در مقطعی از زندگی خود اسیر جادوی نشریات نشده باشد. ماهنامهها، فصلنامهها و حتی گاهنامهها به وقت انتشار خود شوری در دل خوانندگانشان ایجاد کردهاند که انتشار هیچ کتاب مستقلی قابل قیاس با آن نبوده است. از جریان سازی و اعلام وجود جنبشهای ادبی و هنری که جایگاهشان غالباً همین نشریات بوده هم نباید غافل شد. ردپای نویسندگان مشهور معاصر را گاه میتوان در نشریات مستقل و گاه شهرستانی سالهای دور پیدا کردکه با سری پر شور در پی افکندن طرحهایی نو بودهاند. برخی نیز موفق شدهاند و سبک و سیاقی تازه پدید آوردهاند.
ادامۀ مطلب
M –
نویسندهٔ این کتاب از اوّل تا آخر کتاب در مورد آنچه فضایل و خوبیهای دین اسلام نامیده، یاوهسرایی کرده و مدّعی است که بهترین راه سعادت و خوشبختی برای مردان و زنان عمل به دین اسلام است! نویسنده با مغالطه و آوردن جملاتی از برخی از افراد، سعی دارد تا دستورات واپسگرای دین اسلام را اشاعه دهد. ادعاهای دروغینی در مورد اعراب پیش از اسلام (که رایج هم هست)، مثل زندهبهگور کردن دختران و این جور حرفهای بدون سند را مطرح کرده و نتیجه گرفته که این اسلام بوده که زنان را نجات داده است! در حالی که اتفاقاً برعکس و پیش از اسلام به زنان و دختران احترام گذاشته میشده و این اسلام بود که بذر کینه و ظلم و خشونت رو در حق همه از جمله زنان کاشت.
نویسنده حتّی در مقدمهٔ کتاب درخواست کرده که با تشکیل گروهی، جامعه رو از لوث وجود آنچه «زنان بدکاره و منحرف» خوانده، باید پاک کرد! همچنین در قسمتهای دیگر کتاب به صورت مستقیم و غیرمستقیم بهترین مکان برای زنان را همان گوشهٔ خانه و مطبخ معرفی کرده و فعالیتهای اجتماعی زنان را نکوهش کرده است.
بیشتر مطالب کتاب به تعریف و تمجید از اسلام و دستورات غیرانسانی این دین میپردازد و تقریباً هیچ مطلب بهدردبخوری در این کتاب نیست.