• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

احمد سیف

""

احمد سیف یا ایرج سیف متولد 3 آبان ۱۳۲۴ آمل نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است. وی در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن دارای مرتبهٔ استاد ارشد بود و اقتصاد تدریس می‌کرد. وی همچنین در مرکز سیاست‌های اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج که وی عضوی از آن است به عنوان نگارنده اقتصاددان، مقاله منتشر می‌کند. برخی از آثار وی با نام مستعار بهروز امین نیز منتشر شده‌اند. سیف تحصیلات خود را در دانشکده بازرگانی تهران آغاز و پس از تحصیل مدارج متعدد علمی در دو دانشگاه منچستر و گلاسکو، مدرک دکترای خود را از دانشگاه ریدینگ دریافت کرد. سیف از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۰ در دانشگاه استافوردشر به تدریس پرداخت. وی بلافاصله پس از بازنشستگی در ۲۰۱۰، در دانشگاه رجنتس لندن مجدداً مشغول کار شد و پس از بازنشستگی از این سمت در ۲۰۱۷، اکنون در کالج جدید علوم انسانی در لندن به تدریس اقتصاد سیاسی مشغول است. سیف کتب و مقالات بسیاری در زمینهٔ اقتصاد، سیاست و تاریخ مشروطه به رشتهٔ تحریر درآورده یا ترجمه کرده ‌است.

کتاب های نویسنده

در بارۀ فئودالیسم ایران پیش از مشروطه

رایگان
برای روشن شدن نام اصلی نویسنده و شرایط چاپ کتاب در آن دوران، از مولف خواستیم تا یادداشتی در این خصوص بنویسید که در ادامه می‌خوانید:
من حتی در نوجوانی که در ایران بودم در نشریات «روشنفکری» آن سال‌ها -فردوسی و بامشاد- داستان کوتاه و شعر می نوشتم و از همان موقع از نام مستعار استفاده می کردم. جوجه‌هائی مثل بنده که به جای خود، ولی کمتر کسی در آن سال‌ها قلم می‌زد که اسم مستعار نداشته باشد! اگرچه این روزها اغلب گربه‌ها «زاهد» شده‌اند ولی استفاده از نام مستعار تحت یک نظام خودکامه و سرکوبگر بسیار گسترده است. چون تا وقتی که نام مستعاری لو نرفته باشد، حداقلی از امنیت به شما می‌دهد که حیوانات صد چشم امنیتی ممکن است ندانند که فلان کس به واقع کیست!
به همین خاطر برای این کتاب که در واقع اولین کتابی است که منتشر کرده‌ام، ترجیح دادم از نام مستعار بهروز امین استفاده کنم. البته در اینجا یک مصیبت دیگر هم بود- یعنی گذشته از آن که امنیتی‌ها ممکن بود به شما گیر بدهند- اگر درآن سال‌ها به یک نویسنده روسی و به اصطلاح از شوروی سابق می‌گفتید بالای چشمش ابروست، دوستان چپ‌اندیش هم برای شما « کارت عضویت در ساواک» منتشر می‌کردند!! در اغلب موارد هم کار نداشتند که طرف از چه زاویه‌ای به فلان مورخ «مارکسیست» روسی انتقاد کرده است.
و اما روایت نوشته شدن این کتاب هم احتمالاً جالب است. خواهر یکی از دوستان من که دست بر قضا در ایران زندانی سیاسی بود، پس از آزادی به انگلیس آمده بود و در برابر ادعای من که دوستان در ایران؛ تاریخ و به خصوص تاریخ‌نگاری مارکسی را جدی نمی‌گیرند با قاطعیت اعلام کرد که اشتباه می‌کنی چون چند کتاب خوب «مارکسیستی» منتشر شده است و از جمله از بهترین‌شان که کتاب آقای فشاهی بوده باشد سخن گفت. من درآن موقع تازه چند ماهی بود که دوره دکترا را شروع کرده بودم و برنامه داشتم ایران قرن نوزدهم را به عنوان یک «جامعه آسیائی» به تعبیر مارکس بررسی کنم و البته که باید تا حدودی تکلیفم را با مورخان شوروی روشن می‌کردم.
دردسرتان ندهم این دوست گرامی من اگرچه انتقادات مرا قبول نداشت ولی گفت اگر راست می‌گوئی بنویس و در ایران منتشرشان کن. حتما مارکسیست‌ها به تو پاسخ خواهند داد. و من هم دقیقاً همان کار را کردم ولی هنوز «رویم» نمی‌شد که مستقیما از نویسندگان شوروی سخن بگویم و به آنها خرده بگیرم. این البته کاریست که ده سال بعدش در اروپا کردم و «انتشارات نوید» «نقدی بر تاریخ‌نگاران شوروی» مرا چاپ کرد. چرایش را نمی‌دانم ولی ناشران داخل ایران به نشر این کتاب در ایران علاقه‌ای نشان ندادند و باز باید چند سالی می‌گذشت تا خلاصه‌ای از این مباحث و در واقع نسخه‌ای از پایان نامه‌ام که ناکام مانده بود را در کتاب «استبداد، مسئله مالکیت و انباشت سرمایه در ایران»(1380)  در ایران منتشر کنم.
خلاصه‌ای از نقدم بر تاریخ‌نگاران شوروی را در این کتاب آوردم و حتی وزارت فخیمه ارشاد هم زیر سبیلی در کرد که در دو فصل «بازخوانی مختصری از نوشته‌های مارکس» و «بازخوانی مختصری از نوشته‌های لنین» را منتشر کنم که در آنها تمرکز اصلی برروی شیوه تولید آسیائی بود.
احمد سیف