""
(زادهٔ ۲۶ فوریهٔ ۱۹۲۰-درگذشت ۲۴ ژوئیهٔ ۱۹۸۴) د ر بانگو از توابع ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. او دورگه پرتغالی- سرخپوست بود. ژوزه به سبب فقر شدید خانواده، خانه را در کودکی ترک کرد تا نزد اقوامش در ناتال زندگی کند. از ۱۰ تا ۱۵ سالگی در دبیرستان درس خواند و پس از دوران مدرسه مشاغل متعددی را تجربه کرد؛ از مربیگری کشتی گرفته تا ماهیگیری. واسکونسلوس ذاتاً داستانگو بود. حافظه قدرتمند و تخیل گسترده در نهایت او را به سوی نویسندگی سوق داد. نخستین رمان واسکونسلوس، موز وحشی در سال ۱۹۴۲ منتشر شد اما موفقیت بزرگ او در عرصه ادبیات با انتشار روزینیا، قایق من در ۱۹۶۲ آشکار شد. واسکونسلوس سبک خاصی در نویسندگی داشت او ابتدا زمینه وقوع داستان را انتخاب میکرد و تمامی جزئیات آن را با بررسیهای عمیق کشف میکرد. سپس تمامی وقایع داستان و حتی گفتگوها را تخیل میکرد و دست آخر هنگامی نوشتن را آغاز میکرد که داستان به تمامی در خیالش شکل گرفته باشد: «... فقط زمانی نوشتن را آغاز میکنم که احساس کنم رمان از تمام منفذهای بدنم به خارج میتراود. پس از آن بی وقفه مینویسم». به این ترتیب بود که رمان درخت زیبای من شناخته شدهترین اثر واسکونسلوس تنها طی دوازده روز نوشته شد. هر چند که نویسنده اعتراف میکند که «... این اثر برای بیست سال در اندرون من بوده است». در سال ۱۹۷۴واسکونسلوس در رمان خورشید را بیدار کنیم زندگی قهرمان داستان درخت زیبای من را دنبال میکند. از واسکونسلوس آثار متعددی به چاپ رسیده است. کلر بودوین، منتقد فرانسوی معتقد است وجه مشخص آثار او وجود شاعرانگی خاصی است که از کیمیای بین واقعیت و خیال ناشی میشود. واسکونسلوس را میتوان نویسندهای سینمایی و تلویزیونی دانست. از آثار او برای تولید آثار سینمایی اقتباس شدهاست. علاوه بر آن او خود فیلمنامهنویسی میکرد و در چندین فیلم سینمایی نیز به ایفای نقش پرداخت. واسکونسلوس دو بار برنده جایزه ساچی و یکبار برنده جایزه گوورمور ده استادو شدهاست.