• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

محمدحسین سیفی قزوینی

""

(۱۲۴۰–۱۳۱۵ خورشیدی) ملقب به عمادُالکُتّاب و از استادان خوشنویس خط نستعلیق در یکصد سال گذشته بود که پیرو و گسترش دهندهٔ سبک و شیوهٔ خاص میرزای کلهر است.میرزا محمدحسین سیفی قزوینی در قزوین در ۲۷ فروردین ۱۲۴۰ شمسی (۱۲۸۵ قمری) متولد شد و غالب عمرش به کتابت و تعلیم خط نستعلیق گذشت. پدرش قباله‌نویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، از این رو به این مناسبت سید بودن مادر، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت. در چهارده‌سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند و از راه نوشتن خط زندگی کرد. می‌گویند آنقدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی‌توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران بازگشت. دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال ۱۲۷۱ شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. او نسخه‌ای از شاهنامهٔ فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عمادالکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگهٔ آزادی‌خواهان پیوست و در کودتای محمدعلی‌شاهی آوارهٔ کوه و بیابان شد. پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. وی قبل از دورهٔ مشروطیت جزو کاتبان وزارت انطباعات و در دورهٔ سلطنت احمدشاه قاجار، مدتی در وزارت داخله، منشی و همان اوقات معلم مشق خط سلطان احمدشاه نیز بود. در چند سال اواخر عمر نیز در دربار پهلوی سمت خوشنویس مخصوص داشت. او آخرین حلقه از زنجیره استادان قدیم خوشنویسی است که این هنر را به خوشنویسان معاصر پیوند داد. عمادالکتاب از مقلدان سبک خوشنویسی میرزا محمدرضا کلهر بود که پس از فوت او خوشنویس مهم دیگری بر جای نبود. از عمادالکتاب به‌عنوان کامل‌کنندهٔ شیوهٔ کلهر نام می‌برند. او بدون آنکه مستقیم شاگرد کلهر باشد از روی کتاب‌های چاپی وی به تمرین خط پرداخت و با وفاداری و وسواس زیاد شیوه او را آموخت و بدون آنکه در این شیوه دخل و تصرف زیادی بکند آن را به دیگران منتقل کرد. عمادالکتاب افزون بر نستعلیق در ابعاد بزرگ و کوچک (جلی و خفی) خط نسخ و شکسته نستعلیق را خوش می‌نوشته‌است. او مروج کتابچه‌های «رسم المشق» است. همچنین عمادالکتاب از نقاشی آب رنگ و سیاه قلم سررشته داشته‌است؛ و تصویری از خود او به قلم خودش باقی است. وی قریحه شاعری نیز داشته و گاهی تفننی شعر می‌سروده‌است. عمادالکتاب، در طول زندگی خود از لحاظ خدمت به جامعه و روح وطن‌پرستی، مورد تکریم طرفداران علم و ادب بود و در سال ۱۳۱۳ شمسی نیز به پاس خدمات صادقانه‌اش، موفق به دریافت نشان درجه یک فرهنگ از وزارت معارف (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی) و یک قطعه مدال نفیس از دربار رضاشاه گردید. دربارهٔ شدت علاقه او به میرزا محمدرضا کلهر چیزها گفته‌اند و از جمله مشهور است که وی در خواب نیز از استاد مسلم پیشین خط الهام و تعلیم می‌گرفته‌است. زندگی عمادالکتاب به سبب عضویت او در گروه تروریستی کمیته مجازات خالی از گرفتاری‌ها نبوده و بجز در اواخر عمر که شغل درباری داشته و چندگاهی به‌راحتی و آسایش زندگی کرده، باقی عمرش پر از حوادث ایام بوده‌است. در سال ۱۲۹۴ خورشیدی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیته مجازات» که به توسط میرزا ابراهیم خان منشی زاده و اسداللّه خان ابوالفتح زاده در تهران تشکیل یافته بود و هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. مأموریت نوشتن شب‌نامه‌های این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده‌است. با خیانت یکی از اعضا، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند. عمادالکتاب هم به پنج سال زندان محکوم شد. در سال ۱۳۰۰، در ۶۰ سالگی از زندان آزاد شد. عمادالکتاب به توصیهٔ ادوارد براون ایرانشناس معروف از زندان آزاد می‌شود. عیسی صدیق در کتاب یادگار عمر که به شرح زندگی اش پرداخته‌است به این موضوع اشاره می‌کند. عمادالکتاب مأمور به توقف در قم گردید و مدت‌ها در آنجا تحت نظر بود تا آن که در دوره سلطنت رضاشاه پهلوی آزاد و در دفتر مخصوص دربار مأمور تحریرات گردید. عمادالکتاب در سن ۷۵ سالگی در بیست و ششم تیرماه سال ۱۳۱۵ ه‍.ش / ۲۷ ربیع‌الثانی ۱۳۵۵ ه‍.ق در تهران درگذشت. و در امامزاده عبدالله شهرری دفن شد.

کتاب های نویسنده