• 0 آیتم -
    • سبد خرید شما خالی است

شکوه میرزادگی

""

متولد فوریه ۱۹۴۴نویسنده، ژورنالیست، و مدرس زبان و ادبیات فارسی از اواخر دهه چهل خورشيدی، همزمان با تدریس در مدارس ایران، فعاليت خود را در نشریات ادبی و اجتماعی شروع کرد و ظرف چند دهه اخير، چه ايامی که در ايران بود و چه در سال های پس از انقلاب و تبعيد، آثار متعددی در زمينه های ادبی و فرهنگی داشته است. دو مجموعه قصه به نام «بی قراری های پايدار» و «آغاز دوم»، يک کتاب حاوی دو نمايشنامه به نام های «تبعيدی سال 3000» و «من حرکت می کنم پس هستم»، سفر نامه ای با نام «سعی هاجر»، چند کتاب کودکان که مهمترينش «گل و آفتاب» است، مقالات ادبی، فرهنگی و اجتماعی حاصل فعاليت های شکوه ميرزادگی در ايران است. او وقتی سردبیر نشریه فرهنگی و ادبی «تلاش» شد، جوان ترین زنی بود که سردبیر یک نشریه عمومی می شد. شکوه میرزادگی در سال 1352 ، با نام شکوه فرهنگ، که نام خانوادگی همسر اولش بود، همراه با گروهی از هنرمندان و نويسندگان برای آزادی زندانيان سياسی وارد فعالیت هایی در حد گفتگو شدند. آن ها بدون هیچ اقدام عملی دستگیر و زندانی شدند. با این حال همگی به زندان و اعدام محکوم شدند. او، با چند تن ديگر، پس از عذرخواهی در تلويزيون از مرگ نجات پیدا کرده و زندانی شدند. دوتن از همراهان او به نام حسن دانشیان و خسرو گلسرخی اعدام شدند. شکوه پس از خروج از زندان، به طور کلی از کارهای سیاسی فاصله گرفت و دوباره به کارهای ادبی و روزنامه نویسی پرداخت. در اوايل سال 1356، موفق شد که برای رفتن به خارج اجازه خروج بگيرد و لندن را برای اقامت دايم خود برگزيد در دی سال 57 در جریان انقلاب اسلامی به ايران بازگشت. پس از انقلاب او دوباره دستگير شد که این بار به کمک فعالين حقوق بشر و به ویژه آقای عبدالکريم لاهيجی آزاد شد و مشغول کار روزنامه نویسی شد. و به دلیل مطالبی که در نشریه بامداد علیه رفتارهای خشن انقلابیون می نوشت مورد تهدید قرار گرفت. میرزادگی به توصیه گردانندگان نشریه بامداد دوباره ایران را ترک گفت و از آن پس در اروپا و سپس آمریکا به عنوان یک تبعیدی به فعالیت های حقوق بشری، و ادبی خود پرداخت، در اوایل سال ۲۰۰۵ پس از مطلع شدن از خطری که آرامگاه کوروش را تهدید می کند (به وسیله ی یکی از باستانشناس برجسته ایرانی) تصمیم گرفت کمپینی به راه اندازد. و در آگوست ۲۰۰۵ به همراهی همسرش دکتر اسماعیل نوری علا کمیته ای ترتیب دادند به نام «کمیته نجات پاسارگاد» و با کمک تعداد زیادی از نویسندگان و شخصیت های (داخل و خارج) و سازمان های غیر ایرانی حفظ میراث فرهنگی در کشورهای مختلف اروپا موفق شدند از فروریختن آرامگاه کوروش بزرگ جلوگیری کنند. موفقیت این کمیته و نجات آرامگاه کوروش از فرو ریختن سبب شد که او پیشنهاد روز کوروش را در سالروز صدور منشور او (۲۹ اکتبر – ۷ آبان) مطرح کند که مورد استقبال شخصیت های داخل و خارج و مردمان زیادی قرار گرفت. میرزادگی سپس برای به رسمیت بخشیدن کارهای کمیته، بنیادی را زیر نام «بنیاد میراث پاسارگاد» در آمریکا به ثبت رساند که همچنان فعال است و به عنوان اولین موسسه ایرانی در خارج از ایران و برای نجات میراث فرهنگی و تاریخی ایرانزمین کار می کند. شکوه میرزادگی در ایران و در دوران تبعید صدها مقاله، ده ها کتاب داستان، داستان کوتاه، داستان کودکان، شعر و نمایشنامه منتشر کرده که مشهورترین کتاب او که جایزه ی ادبی منتقدین را هم گرفته «بیگانه ای در من» است . برخی از نوشته های او به زبان های انگلیسی، فرانسه ترجمه شده است. او اولین نویسنده ی scions fiction در ایران است که در سال 1979، کتاب در آنسوی فنا را نوشت که به فرانسه ترجمه و منتشر شد.